از نظر محققان فرقي نميکند که به مواد مخدر اعتياد داشته باشيد يا اينکه به خريد کردن معتاد باشيد؛ آنها ميگويند در هر دو حالت شما در مهار کردن ميل بيش از حدتان ناتوان هستيد و جز ترک اعتياد راهي پيش رو نداريد.
پژوهشگران معتقدند برخي از آدمها هنگام خريد کردن آنچنان احساس رضايتي را تجربه ميکنند که معتادها هنگام مصرف مواد مخدر آن را تجربه ميکنند. از نظر آنها چنين مشکلي گاهي وابسته به شرايط است و گاهي ناشي از اختلالات مغزي که آن را به يک بيماري جدي تبديل ميکند. اگر شما هم به اين درد مبتلا هستيد و با هر خيابان گردي، جيبتان را خالي ميکنيد، اين مطلب را از دست ندهيد.
اعتماد به نفس نداشته باشيد، خريد ميکنيد
اگر خريد کردن غمهايتان را از شما ميگيرد، احساسات منفيتان را از بين ميبرد و باعث ميشود از روابط عاطفي و زندگي خود راضيتر باشيد، بايد بگوييم درگير يک مشکل بسيار جدي هستيد. معتادان به خريد اين روزها زندگي سختي دارند. کساني که اعتماد به نفس پاييني دارند، ممکن است به جاي رفتن به يک سفر خاطره انگيز و داشتن تعطيلات خوب، خريد کردن را ترجيح دهند. پس اگر شما هم به جاي رفتن به آژانس مسافرتي، راه بازار مبل را در پيش ميگيريد، در قدم اول با زدن اين تست از ميزان اعتيادتان باخبر شويد و در ادامه، با راههاي بيرون آمدن از اين بحران آشنا شويد.
معتاديد يا ولخرج؟
با اين اوصاف، همه کساني که عصر جمعهشان را به پاساژگردي اختصاص ميدهند دچار بيماري خريد نيستند. اگر شما هم از خريد کردن بدتان نميآيد و ميخواهيد بدانيد که تا چه اندازه به آن عادت کردهايد، ببينيد کجاي اين طبقهبندي جا داريد.
عشق تکنولوژي هستيد؟
ميل شما به خريد بستگي به شرايط دارد؟ عاشق وسيله خاصي هستيد و با ديدن آن سر از پا نميشناسيد؟ براي مثال عشق تکنولوژي هستيد و هنگام رونمايي از آيفون جديد به اينکه چقدر پسانداز داريد اهميت نميدهيد و براي خريدنش تلاش ميکنيد؟ شما معتاد نيستيد اما توانايي مديريت مخارجتان را نداريد و با هزينههاي غيرضروري و گاهي بيمورد، جيبتان را به خطر مياندازيد.
آرامش ميخريد؟
اگر در گروه سوم جا بگيريد، بيشتر از ۲ گروه ديگر در معرض خطريد. شما براي آرام کردن احساسات و سرپوش گذاشتن روي ناخوشيهايتان خريد ميکنيد و ميخواهيد غصهها را با پول خرج کردن از ياد ببريد؟ اگر شما از نظر رواني به خرج کردن پول نياز داريد و به خاطر عشقتان به يک وسيله يا ناتوانيتان در پسانداز کردن جيب خود را خالي نميکنيد، بايد مشکل را با کمک يک روانشناس بررسي کنيد. شما تنها گرفتار خريد کردن بيرويه نشدهايد، بلکه مشکل جديتري داريد که تنها با کمک يک متخصص برطرف ميشود.
پس انداز نميکنيد؟
مهارت نگه داشتن پول يا همان عقل معاش را نداريد؟ بهدليل بيرويه خرج کردن دچار بحرانهاي اقتصادي ميشويد و پس اندازتان هيچ وقت به اندازهاي که اصرار داريد نيست؟ اگر با تمام اين اوصاف، در روزهاي بيپولي بدون خريد کردن هم زنده ميمانيد و ميتوانيد تا زماني که حقوقها را واريز ميکنند دست روي دلتان بگذاريد، شما به خريد کردن معتاد نيستيد و تنها از آن لذت ميبريد.
سؤال
۱. وقتي چيزي چشمم را ميگيرد، بدون آنکه فکر کنم تا پايان ماه پولي برايم ميماند يا نه آن را ميخرم.
۲. اهل پول جمع کردن نيستم. حتي اگر يک ذره پول بيشتر دستم بيايد، تا خرجش نکنم آرام نميشوم.
۳. وقتي ميخواهم حالم را خوب کنم يا وقتي کار خوبي کردهام و ميخواهم به خودم پاداش دهم، خريد ميکنم.
۴. بعد از پرداختن اجاره خانه و قسطها، بيشتر از يک سوم پول موجود را براي خوشحال کردن خودم خريد ميکنم.
۵. وقتي از چيزي خوشم ميآيد، برايم مهم نيست که به آن نياز دارم يا نه، حتما آن را ميخرم.
۶. اگر بي پولي يا اصرار آدمهاي همراهم مرا دست خالي از مرکز خريد برگرداند، عصباني يا غمگين ميشوم.
۷. در کمد من بيش از ۴ دست لباس وجود دارد که هنوز حتي برچسب قيمتشان را هم نکندهام.
۸. بعد از خريد کالا را تا مدتي از چشم ديگران پنهان ميکنم يا در مورد قيمتش دروغ ميگويم.
۹. اگر از چيزي که خيلي هم ضروري نيست خوشم بيايد اما پول نداشته باشم، براي خريدنش قرض ميگيرم..
۱۰. اگر چند روز خريد نکنم احساس کمبود ميکنم.
روش امتياز دادن: به هر جواب مثبت يک امتياز بدهيد
امتياز صفر تا ۳:
در رفتارهاي شما يکي، دو نشانه ديده ميشود که نشان ميدهد خطر در کمينتان نشسته است، اما از پس کنترل اوضاع بر ميآييد. پس اين نشانههاي هشدار را جدي بگيريد
امتياز ۴ تا ۶:
خطر به شما نزديک است. نشانههاي بروز اين اختلال را يادداشت کنيد و گاهي مچ خودتان را بگيريد.
امتياز ۷ تا ۱۰:
متاسفانه کار شما از خريد تفريحي گذشته و معتاد شدهايد. اگر توصيههاي ما برايتان کاربردي نبود، بايد هرچه سريعتر با يک روانشناس مشورت کنيد.
توصيههايي براي ترک اين اعتياد
محققان ميگويند بيش از يک سوم کساني که از مراکز خريد دست پر بر ميگردند، کالاهايي را ميخرند که به آنها احتياجي ندارند و ميخواهند روي ديگر داشتههاي غيرضروري شان آنها را انبار کنند. روانپزشکان هم معتقدند نوسان مواد شيميايي مغز هم باعث ميشود که يک فرد هنگام خريد احساس سرخوشي کند و به اصطلاح چراغ مغزش روشن شود. از سوي ديگر اين مشکل گاهي با اختلال خوردن هم همراه ميشود و فردي که نميتواند جيبش را مديريت کند، توان کنترل ميزان خورد و خوراکش را هم ندارد. اگر نميخواهيد شما هم به آن روز بيفتيد، با رعايت اين توصيهها، مبارزه را شروع کنيد.
کارتخوان را فراموش کنيد
کارت خريدتان را همراه خود نبريد و نقد بپردازيد تا ببينيد که چقدر پول خرج کردهايد. گذشته از اين، ميزان مشخصي پول نقد در کيفتان بگذاريد و قبل از آن، با يک بودجهبندي مشخص، تعيين کنيد که تا آخر هفته مجاز به خرج کردن چه ميزان پول هستيد. اگر در عرض يک روز جيره هفتگي را تمام کرديد مشکل خودتان است. تا پايان هفته راهي جز تحمل کردن و سختي کشيدن برايتان باقي نميماند.
يک نگهبان داشته باشيد
هنگام خريد کسي را با خود ببريد که مراقبتان است و نميگذارد بيش از اندازه خرج کنيد. از او بخواهيد که هنگام انتخاب کردن، به شما يادآوري کند که به وسيله مورد نظر نياز داريد يا نه. البته اگر بيماري شما پيشرفته باشد، عجيب نيست که به توصيههاي او هم بي توجهي نشان دهيد و کار خودتان را بکنيد اما امتحانش بيضرر است.
اين يک بار کارتان را بهفردا بيندازيد
کار امروز را به فردا بيندازيد تا بتوانيد يک روز ديگر به نيازتان فکر کنيد و اگر بعد از ۲۴ ساعت باز هم آن را جدي دانستيد دست به جيب شويد. ميتوانيد هنگام مراجعه به مرکز خريد، به خودتان بگوييد که امروز قصد ديدن داريد و پول کافي را در کيفتان نگذاريد و روز ديگري را براي خريد کردن مشخص کنيد. شايد بعد از دست خالي برگشتن به خانه، ديگر ميلي به خريد کردن در شما باقي نماند.
اعصاب نداريد، خريد نکنيد
وقتي آشفته و مضطرب هستيد، به مغازهها نزديک نشويد. اگر خريد کردن راه شما براي فرار از مشکلات است، به خودتان قول دهيد که تا آرام نشدنتان سراغ هيچ مغازهاي نميرويد. از طرف ديگر، لازم است جايگزيني براي آرام کردن خود پيدا کنيد؛ جايگزيني که اثرات ماندگار روي جيب و زندگي شما نگذارد.
آصف نیوز