دکتر راضیه امین السادات _ آمارد نیوز : ای وای… کاش درس می خوندم دکتری،مهندسي چيزي می شدم!!!! اه ه نشد
ولي…!!!تو باید دکتر بشی …من نمی دونم…مگه چی کم داری !!!بچه فلانی رو ببین…آخه…!!!درس… درس… درس…همین!!!! باید بری دانشگاه من نمی دونم !!! کلاس ورزش ؟اصلآ…حرفشم نزن بکوب درس…فهمیدی فقط درس!!!!چگونه باید به آرزوهای دور و دراز خود در رابطه با فرزندان دست پیدا کنیم؟آیا باید تمام وقت خود را بگذاریم ودربدر دنبال انواع واقسام کلاسهای آموزشی باشیم؟!!ما از فرزندمان چه می خواهیم؟؟ادیسون بشود !!!!دنیا را تسخیر کند!!!….اهل زندگی هم باشد ارتباط خوبی با دیگران داشته باشد!! طبيعتا كار طاقت فرسايي است كه باعث مي شود فرزند آنها در ميانه راه متوقف شودو كلاس هاي فوق برنامه اش نصف و نيمه بماند و چه بسا زبان مادري اش را هم فراموش كند! سوال اینجاست كه چگونه بايد روي فرزندانمان سرمايه گذاري كنيم تا آنها بتوانند در زندگي آينده شان موفق شوند؟
بيشتر ما فراموش مي كنيم كه محيط بیشترین تاثیر را روي خلق وخو، رفتار و شخصيت كودكان مان دارد.درختي كه در حال ريشه دواندن است تا آنجايي كه فضا وجود دارد ريشه هايش را حركت مي دهد ولي اگر در مسير اين ريشه ها مانعي بگذاريم امكان حركت صحيح ريشه ها وجود نخواهد داشت و رشد طبيعي درخت متوقف مي شود. البته اگر آن را در محيطي آماده و وسيع نگذاريم اصلا ريشه اي ايجاد نمي شود و درخت از بين مي رود. به همين دليل براي آنكه فرزنداني موفق داشته باشيم بايد آنها را با محيط ها و شرايط گوناگون آشنا كرده وبيشترين امكانات پرورش جسمي و عاطفي را برايشان فراهم كنيم.
الف) گام اول را درست برداریم:
فرض كنيد فرزندتان پس از سرمايه گذاري هاي شما و تلاش خودش بتواند موسيقي، زبان، ورزش و نقاشي را خيلي خوب ياد بگيرد و از نظر درسي هم اول باشد ولي در سنيني كه قرار بوده بازي و تفريح كند از آنها محروم مانده باشد؛ فكر مي كنيد چه اتفافي مي افتد؟ كم ديده ايد مشاهير ورزشي و هنري وعلمي را كه قابليت انعطاف ندارند، زود نااميد مي شوند و تحمل شان كم است؟
تحقيقات متعدد نشان مي دهد كه اگر بتوانيد اسلوب فكري و سبك زندگي را در دوران كودكي به فرزندان خود بياموزيد، آنها بعدها در زندگي خود به طور قدرتمندتري با مشكلات مواجه مي شوند. اينكه فرزندان ما در زندگي چه كاره شوند يا چقدر مهارت هاي مختلف را ياد بگيرند به اين بستگي دارد كه ساختار فكري آنها را چه طور بسازيم.
ب)عشق و محبت، توجه و حمايت:
عشق ومحبت، توجه و حمايت خانواده حرف اول را مي زند. اگر اين توجه را از فرزندتان دريغ كنيد و فقط از ديگران انتظار داشته باشيد كه به آنها مهارت هاي مختلف را آموزش بدهند احتمالا فرزندتان در زندگي آينده اش با اولين تندباد سر خم مي كند چون مهارت زندگي سالم و تفكر صحيح را بلد نيست و چون عشق و محبت كافي دريافت نكرده طبيعتا نمي تواند به ديگران هم آن را ارايه كند.
پ)كودكان زندانیان بی گناه چهارديواري خانه ها:
متاسفانه كودكان امروزي در چهارديواري خانه ها محبوس مانده اند و فرصت زندگي و بازي در محيط هاي باز از آنها گرفته شده است. مطمئن باشيد كه اگر هراز گاهي فرزندتان را به حياط منزل يا پارك ببريد و ساعت ها با او از طبيعت و حيوانات گفته و به همراه بازي به او آموزش هايي بدهيد، چند برابر يك كلاس به او فايده رسانده ايد. خلق محيط هاي پرورشي، شرايطي براي والدين فراهم مي كند تا از بودن در كنار فرزندانشان لذت برده و ارتباط و عشق و محبت شان را به او هديه كنند؛ چون بيشتر خانه هاي امروزي به خوابگاه هايي تبديل شده اند كه اعضاي خانواده در آن، نيازهاي اوليه خود را برمي آورند و اگر هم وقتي پيدا كنند به سراغ تلويزيون يا كامپيوتریا موبایل (لاین ،وایبر،….) مي روند و از صحبت كردن و قصه گفتن و حتي بازي با هم خبري نيست.
ت)خلق بسترهای پرورشي و آموزشي براي فرزندان :
يعني ايجاد محيطي گرم و صميمي، دوستانه و پر از احساسات مثبت براي آنها تا بتوانند نيازهاي جسمي، عاطفي و معنوي خود را تامين كرده و زير سايه والدين با اجتماع ارتباط برقرار كنند. فرزند شما مثل يك تخته چوب بي شكل است. اگر برايش وقت گذاشتيد، قصه گفتيد، او را با دنيا آشنا كرديد، حمايتش كرديد،مهارتهای زندگی را به اوآموزش دادید، به او عشق ورزيديد و بناي محكمي براي فكر او ايجاد كرديد، او شكل مي گيرد، مسئوليت پذير مي شود، به يادگيري علوم و فنون علاقه مند و موفق ميشود؛ وگرنه اگر صدها كلاس برایش در نظر بگيريد، فايده ندارد؛ چون قالب وجودي او پر از خلاهايي است كه او را با مشكلاتي بنيادي رو به رو خواهد كرد، حتي اگر پروفسور باشد!
س)كشف استعداد واقعی كودكان:
بزرگ ترين اشتباهي كه يك پدر يا مادر مي تواند مرتكب شود اين است كه آرزو و خواست هاي خودش را براي آينده و موفقيت فرزندش در نظر بگيرد. كارشناسان معتقدند كه والدين بايد در مسيري فرزندان خود را حركت دهند كه آنها خودشان دوست دارند حركت كنند، نه مسيري كه والدين دوست دارند. يعني والدين مسوول اند پتانسيل هاي دروني فرزندان شان را پيدا و آنها را براي به فعليت رساندن اين پتانسيل ها تشويق و تجهيز كنند. فراموش نكنيد كه فرزندان ما وقتي طعم موفقيت را خواهند چشيد كه بتوانند استعداد و فرديت خاصي را كه خداوند در نهادشان به وديعه گذاشته به ظهور برسانند. اين برخورد با فرزندان البته به نگرش عميق، درايت و ايمان و اعتقاد نياز دارد بايد مهارت هايي را به فرزندان تان ياد بدهيد و آموزش هايي را برايش در نظر بگيريد كه منحصر به خود اوست. پس بايد باور داشته باشيد فرزندتان پتانسيل و استعداد خاصي دارد؛ هر چند كه خودش تصويري واضح از آن ندارد و خودش را در آينه ارزشيابي شما مي بيند. به اين ترتيب، آنها در جاده موفقيت حركت مي كنند و از زندگي شان لذت مي برند. اما براي كشف اين پتانسيل ها بايد خيلي دقت كنيد. مثلا اگر فرزندتان از سنين پايين قدرت بدني بالايي دارد و تحركش خوب است و بعدها هم اين روند ادامه دارد و مثلا مي بينيد كه خيلي فرز و نرم جست و خيز مي كند، احتمال دارد كه پتانسيل ورزشكار شدن داشته باشد.به داستان ها و روياهايي كه فرزندتان براي شما و ديگران تعريف مي كند خوب دقت كنيد تا بتوانيد پتانسيل هاي او را كشف كنيد. معلمان، مربيان و بستگان كودك نيز مي توانند مواردي را در همين رابطه به شما گوشزد كنند.
ج)آزار عاطفي كودكانبدترين نوع آزار برای کودکان آزار عاطفي است!!!
وقتي از كودك آزاري صحبت به ميان مي آيد، بيشتر افراد بهكتك زدن بچه ها و پرخاش و يا هر نوع آزار جسمي آنها فکر می کنند. اما به راستي چند درصد ازما با سوء رفتار عاطفي يا رواني آشنا هستيم و همواره دقت مي كنيم كه مبادا ديگران، به ويژه كودكان را مورد سوءرفتار عاطفي قرار دهيم؟!
در اين مطلب سعي مي كنم شما را با سوءرفتار عاطفي آشنا كنم.
بسياري از كودكان و بزرگسالان به دليلعدم آگاهیمورد اين سوءرفتار قرار مي گيرند. هر چند نمونه هايي ناشي از تعمد در اين كار، بعضا نیزديده مي شود. همه سوءرفتارها چه جسمي، چه جنسي و چه عاطفي آثار مخربي بر سلامت روان و رشد و نمو جسمي و رواني دارند، اما در اين بين سوء رفتار عاطفي از اثرات نامطلوب بيشتري برخوردار است. در واقع (( به حالت شديد و مداوم آزار هيجاني، كلامي و طرد كردن كه باعث مختل شدن رشد جسمي و امكان نرسيدن كودك به قابليت هاي گوناگون وجود او مي شود ))، سوءرفتار عاطفي مي گوييم. بعضی از والدین با انجام هر يك از كارهاي زير كودكان خود را مورد آزار عاطفي قرار مي دهند نمونه هاي فراواني را از اين سوء رفتار مي توانيم نام ببريم اما به چند مورد اكتفا مي كنم:
۱- تحقير كردن و دست كم گرفتن كودك
۲- محدود كردن بيش از حد كودك
۳- جلوگيري از ارتباط باكودكان و عدم اجازه براي بازي كردن
۴- تمسخر و انگ زدن هايي چون « تو نمي فهمي!»« تو به جايي نمي رسي»
۵- سپر بلا كردن بچه ها: مثلا بعضي والدين ها بچه ها را درگير فعاليت هايي مي كنند كه مختص بزرگسالان است. مادري يك جنس معيوب را از مغازه دار مي خرد و چون مي داند احتمال درگيري با فروشنده را هنگام باز پس دادن خواهد داشت، از فرزندش مي خواهد آن را پس بدهد و اين بچه مورد هدف پرخاشگري فروشنده قرار مي گيرد.
۶- ارعاب و تهديد به هر شكلي كه باشد از يك دوستت ندارم تا « ديگه مامانت نيستم» مي تواند آزار رواني مخربي باشد.
۷- تبعيض بين فرزندان
۸- انتظارات نا مناسب با سن كودك يا شرايط جسمي اش
۹- انتظار از اينكه كودك نقش هايي را عهده دار شود كه مربوط به او نيست. مثلا در هنگام درگيري والدين دخالت كند و يا نقش قاضي را بازي كند.
۱۰- خشونت خانگي مانند :ديدن دائمي دعواهاي والدين