12:30:05 - شنبه 6 ژوئن 2015
چاپ این نوشته Click Here! داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
طرفداران «قصه‌ها» چرا احساس سرافکندگی دارند؟ 101201254.jpg
شبه‌روشنفکران غرب‌زده هرچند دیر، ولی ظاهرا بالاخره به این نتیجه رسیده‌اند که نمایش فیلم‌هایی مثل «قصه‌ها» که تصویری تلخ از کشور و وضعیت اجتماعی آن ارائه می‌دهند، می‌تواند تصویر بدی از داخل کشور برای غیرایرانیان به دست دهد و همچنین برای ایرانیان خارج از کشور باعث سرافکندگی و شرمساری گردد…. شبه‌روشنفکران غرب‌زده هرچند دیر، ولی […]

101201254.jpg

شبه‌روشنفکران غرب‌زده هرچند دیر، ولی ظاهرا بالاخره به این نتیجه رسیده‌اند که نمایش فیلم‌هایی مثل «قصه‌ها» که تصویری تلخ از کشور و وضعیت اجتماعی آن ارائه می‌دهند، می‌تواند تصویر بدی از داخل کشور برای غیرایرانیان به دست دهد و همچنین برای ایرانیان خارج از کشور باعث سرافکندگی و شرمساری گردد….

شبه‌روشنفکران غرب‌زده هرچند دیر، ولی ظاهرا بالاخره به این نتیجه رسیده‌اند که نمایش فیلم‌هایی مثل «قصه‌ها» که تصویری تلخ از کشور و وضعیت اجتماعی آن ارائه می‌دهند، می‌تواند تصویر بدی از داخل کشور برای غیرایرانیان به دست دهد و همچنین برای ایرانیان خارج از کشور باعث سرافکندگی و شرمساری گردد.

طرفداران «قصه‌ها» چرا احساس سرافکندگی دارند؟

در همین زمینه، امروز یکی از سایت ها مصاحبه مفصلی را با سازندگان «قصه‌ها» انجام داده است که خواندن بخشی از آن برای دانستن نظر واقعی حامیان سرسخت این فیلم- و آثار مشابه‌ش- خالی از لطف نیست.

در بخشی از این مصاحبه عبدالجواد موسوی در سوالی از بنی‌اعتماد که درواقع تائیدی است بر یکی از انتقادات اصلی منتقدان حضور فیلم‌های اجتماعی یاس‌اور و سیاه در جشنواره‌های جهانی با ذکر اتفاقی واقعی گفته است: «خانم بنی‌اعتماد، دوستی در همان جشنواره فیلم شما را دیده بود و می‌گفت ما وقتی چنین فیلمی را در خارج از کشور می‌بینیم احساس سرافکندگی می‌کنیم و به عنوان یک ایرانی نمی‌توانیم سرمان را بلند کنیم و بگوییم ما در این فضا زندگی می‌کنیم. او البته فیلم شما را در فضای ایران می‌پسندید، اما معتقد بود این فیلم در آنجا معنای دیگری منتقل می‌کند.»

بنی‌اعتماد نیز در پاسخ به این پرسش با ذکر خاطره جالبی که باز تائیدی است بر عدم بازنمایی درست ایران در آثار سینمایی می‌گوید: «بعد از دوران تغییر چهره تهران و ساخت اتوبان ها و گسترش فضای سبز شهری خیلی از کسانی که بعد از سال‌ها به ایران آمده بودند و ذوق زده این تغییر بودند، مرتب می‌پرسیدند چرا در فیلم‌هایتان اتوبان‌های تازه را نشان نمیدهید؟»

با این اوصاف به نظر می‌رسد حتی سرسخت‌ترین حامیان «قصه‌ها» و آثار مشابه‌ش نیز در عدم نمایش این فیلم‌ها در خارج از مرزهای ایران با منتقدان جریان «سیاه‌نمایی در آثار اجتماعی» هم‌نظرند و به دلیل نگاه‌های باندی و سیاسی حاضر به بیان صریح آن نیستند.

بحث در مورد بازنمایی تصویر ایران در فیلم‌های جشنواره‌ای ایرانی البته بحث جدیدی نیست و حالا دیگر به یکی از پرتواترترین موضوعات سینمایی تبدیل شده است. پیش از این نیز در یکی از آخرین واکنش‌ها به نوع حضور سینمای ایران در جشنواره‌ها محمدحسین لطیفی و سام قریبیان خاطرات جالبی بیان کرده بودند که همان زمان در «هفت راه» منتشر شد، اما خواندنش خالی از لطف نیست.

لطیفی در همین رابطه در میزگردی در فارس گفته بود: «خاطره ای که اینجا بد نیست بگویم؛ من با فیلم «عینک دودی» به جشنواره فوکوئوکا ژاپن رفتم. آقای صدر عاملی و خانم معتمدآریا و خیلی‌های دیگر از دوستان هم بودند. در مراسم اهدای جوایز همراه با مترجمی روی سن رفتم. سوالی کردند که واقعا ایران همینه؟ گفتم؛ بله همینه. گفتند، رابطه زن و مرد واقعا به همین صورته؟ یکی دیگه از سوال کنندگان گفت؛ آخه هر چی ما فیلم از ایران دیدیم جور دیگری بوده. من به مترجم گفتم صحبتهای مرا کامل ترجمه کن؛ «در هر کشوری یک قشری هستند که در نقطه ای از آن کشور زندگی می کنند، به عنوان مثال ما در کشورمان کولی داریم، حتی در امریکا و اسپانیا هم داریم و همچنین فقر داریم و… ولی اکثریت اجتماع وقتی راجع به زن بحث می کنند، به عنوان مثال در روستایی، ماجرایی رخ داده است که  بسیار به ندرت رخ می دهد و خیلی کم است؛ این مسئله را به کل جامعه زنان ایرانی نمی توان تعمیم داد. ایران همین چیزی است که دارید می بینید. تهران همینه، مشهد همینه و…»….. در قبرس فردی به من گفت؛ مگر شما در ایران ماشین هم دارید؟ چون هر چه در فیلم های ما دیده بودند شتر بود و بیابان برهوت. یادم می آید که دوستی به من گفت فلانی در مورد فیلمش داره اشتباه می کنه چون من چند تا جشنواره خارجی رفتم اونها اصلا دنبال این چیزا نیستند… ببینید فیلمساز ما گرا می‌گرفت که جشنواره خارجی چه می خواهد، یعنی انگار ما نوکر پدر جد آنهاییم که برایشان فیلم بسازیم.»

سام قریبیان هم که سال‌ها در امریکا زندگی کرده است و تحصیلات خود را در ایالات متحده گذرانده با بیان خاطره‌ای گفته بود: «من زمانی که امریکا بودم در دانشگاه UCLA هفته ای یک فیلم ایرانی نشان می داد و من هر سال بسیاری از فیلم‌های ایرانی که در کشورمان نمایش داده می شد یا نمی شد را آنجا می دیدم. تمام فیلم ها یک جور بود و نمایش بدبختی و فلاکت و… بود. وقتی ۱۳ یا ۱۴ تا فیلم می آید و همه اش به یک مدل ساخته شده است، واضح است که نظر آنها نسبت به ایران شکل دیگری به خود می گیرد، چون تمام فیلم هایمان این گونه ساخته شده است. اما اگر طبقات مختلف اجتماعی با داستان‌ها و ژانرهای مختلف را به فرنگی‌ها نشان دهید دیدشان نسبت به سینمای ایران تغییر خواهد کرد.»

منبع: هفت راه

 

داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب