قرارگرفتن ایران بر کمربند خشکی کره زمین و خصوصیات اقلیمی این مناطق که عمدتاً کمبود بارش و نامنظم بودن آن است از دیرباز ایرانیان را به سازگاری با این شرایط سوق داده است. خشکسالیهای سالهای گذشته، تغییر رژیم بارندگیها از برف به باران، افزایش بارندگیهای رگباری و افزایش متوسط دمای سالانه موجب افزایش بینظمیهای اقلیمی شده است.
وقوع رگبارهای سیلآسای فروردین ۹۸ فارغ از این موضوع که سر آغاز یک دوران ترسالی باشد یا نباشد، پدیده غریبی نیست و در سالهای گذشته نیز سابقه وقوع داشته است.
مدیریت صحیح عرصههای طبیعی و ایجاد ساختارهایی جهت حفظ روانآب ناشی از بارندگیها بهویژه بارندگیهای سیلآسا از یک سو موجب کاهش تخریب عرصههای طبیعی و از سویی دیگر جلوگیری از هدررفت آب و نگهداشت آنها برای دورههای مصرف میگردد. همچنین مدیریت و کنترل روانآبهای شهری در قالب طرحهای جامع آبخیزداری نیز از یک سو آبگرفتگی و خسارت به تاسیسات و بناهای شهری را کاهش میدهد و از سویی دیگر میتواند بخش قابل قبولی از مصارف غیرشرب شهری بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک را تامین کند.
وقوع چنین رخدادهای شدید و ایجاد خسارتهای گسترده زمینه را جهت اظهارنظرهای عجولانه و احساسی فراهم میکند. از این دست اظهارنظرها میتوان به صحبتهای مسئولان وزارت نیرو در مورد نقش سدها بهعنوان مهمترین و شاید تنها عامل کنترلکننده سیلاب اشاره کرد. پرسش مطرح شده این است که صرف نظر از شدت بارندگی، آیا تخریب و عدم مدیریت صحیح عرصههای طبیعی در بالادست، موجب افزایش فزاینده روانآب و بهتبع آن رسوب همراه سیل نشده است؟ آیا با مدیریت صحیح و کنترل روانآبها در بالادست بازهم این حجم از روانآبها و رسوب وارد سدها میشود؟
امروزه در تمام دنیا ساخت سدهای بزرگ فقط در شرایط خاص و با انجام کلیه بررسیهای زیستمحیطی در بالادست و پاییندست انجام میشود. بنابراین نیاز به مدیریت متوازن در این عرصه هستیم. مدیریت متوازن بایستی قطعاً با رویکردهای طولانیمدت و درنظر گرفتن کلیه عوامل دخیل در عرصههای طبیعی و غیرطبیعی همراه باشد. یکی از اقدامات کاربردی و راهگشا در این زمینه اجرای فنون استحصال آب باران است. استحصال آب باران به روشهایی اطلاق میشود که برای تامین آب از باران بهطورمستقیم معمول است و شامل استفاده از رودخانه و یا چاه نمیشود.
در این روشها بخشی از روانآب ناشی از باران، پیش از تبدیلشدن به سیلاب یا تبخیر و خارج شدن از دسترس، به شیوههای مختلفی مهار شده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. بهمنظور عملیاتیشدن روشهای گوناگون استحصال آب باران در سطح کشور، تیمی متشکل از ۱۰ نفر از اساتید دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه بیرجند و انجمن علمی سطوح آبگیر باران از حدود دو سال پیش اقدام به مطالعه و تهیه یک پروپوزال طرح کلان ملی استحصال آب باران کردند.
شرایط خاص اقلیمی، ایرانیان را از دیرباز به فکر چارهجویی جهت استفاده از بارندگیهای اندک و نامنظم کرده است. از این رو فنون بومی متعددی در بخشهای گوناگون کشور جهت استحصال آب باران مورد استفاده بوده است. در این پیشنهاده سعی شده با بررسی تمامی این روشها و با تکمیل و تلفیق آنها با روشهای نوینی که در سطح دنیا برای استحصال آب باران چه در مناطق طبیعی و چه در مناطق مسکونی و شهری مرسوم است، مجموعه جامعی از روشها برای مناطق گوناگون کشور پیشنهاد گردد.
از ضروریات انجام این طرح میتوان به مواردی اشاره کرد: جمعآوری آب باران، برای مدیریت روانآبها در عرصههای طبیعی و کاهش حجم سیلاب، مدیریت روانآب شهری، کاهش انتشار گازهای گلخانهای و سازگاری با تغییر اقلیم، بهرهوری از خدمات اکوسیستمی، بهبود معیشت، ایجاد اشتغال و کمک به رفاه جامعه انسانی، کمک به مدیریت مناسب حوزههای آبخیز، جلوگیری از مهاجرتهای انسانی بهعلت کمبود آب و کمک به اهداف پدافند غیرعامل در سطح کشور، احیا اکوسیستمهای تخریب شده، مدیریت بهتر اکوسیستمهای کشاورزی (اگرو اکوسیستمها)، تامین بخشی از آب مناطق شهری و روستایی، جهت توسعه آبزیپروری و…
روشهای استحصال آب باران میتواند کاربردهایی در بخشهای گوناگون مصرفکننده آب اعم از شهری (خانگی و فضای سبز)، منابع طبیعی (جنگل و مرتع)، کشاورزی (زراعت و باغبانی)، محیط زیست (حیاط وحش و محیطهای آبی) دامپروری (دام، طیور و آبزیپروی) و بخش صنعت داشته باشد.
هدف نهایی طرح استحصال آب باران، رسیدن به سامانهای جامع در خصوص اولویتبندی و تصمیمگیری علمی و سازگار جهت اجرای روشهای مناسب استحصال آب باران در هر بخش از کشور ایران است. ازجمله اهداف این طرح میتوان به ذخیره بخشی از روانآبهای حاصل از بارندگی در بخشهای مختلف کشور و کاهش دبی آب خروجی از هر منطقه، توزیع متوازن منابع آب در سطح کشور و تمرکززدایی که معمولاً در ساخت سازههای بزرگ همچون سدها اتفاق میافتد.
از آنجایی که آب، عنصری اساسی در پراکنش جمعیت است، این موضوع میتواند به تمرکززدایی جمعیت و برقراری عدالت اجتماعی نیز کمک کند، پایش و ارزیابی اقدامات استحصال آب، جهت شناسایی عوامل موثر در انتخاب و مکانیابی، شناسایی و پتانسیلسنجی عرصههای گوناگون کشور جهت اقدامات اجرایی استحصال آب باران، برآورد پتانسیل آب قابل استحصال در سطح کشور از طریق روشهای گوناگون استحصال آب باران، ارزیابی امکان احیاء و قابلیت تداوم استفاده از روشهای سنتی استحصال آب باران، بهینهسازی و بهروزرسانی اقدامات استحصال آب باران منتخب برای تامین نیاز آبی بخشهای مختلف شرب، کشاورزی، حیات وحش و احیای طبیعت با توجه به شرایط اقلیمی، جغرافیایی، فرهنگی، دانش بومی و امکانات موجود در هر منطقه، ارایه استاندارد اجرایی ملی و منطقهای مبتنی بر اصول علمی جهت اقدامات استحصال آب باران بر اساس روشهای سنتی و نوین و… اشاره کرد.
پیشبینی میشود مطالعه و اجرای مناسب این طرح میتواند بهعنوان یکی از اقدامات موثر در مدیریت عرصههای طبیعی و غیرطبیعی اثرات مفید بسیاری در مدیریت منابع آب و کاهش اثرات مخرب خشکسالی و سیلاب داشته باشد. برخی از اثرات مورد انتظار را فراهم کند اثراتی چون شناسایی و روزآمدرسانی دانش بومی ایرانیان در استحصال آب باران و سازگاری با کمی آبی، خشکسالی و سیلاب، ایجاد بستر لازم جهت فراهم آوردن اهداف اقتصاد مقاومتی (با تامین آب به عنوان عنصر اصلی توسعه و اشتغال)، بهبود شرایط سرزمینی و تقویت شرایط اجتماعی و رفاهی جوامع محلی در جهت تثبیت پایدار این جوامع، کمک به بهبود امنیت ملی با جلوگیری از متروکهشدن روستاهای مناطق خشک و مرزی به دلیل کمبود آب، تسریع فرآیند احیا طبیعت در اکوسیستم های تخریب یافته.
تهیه پیشنهاده این طرح با صرف حدود ۲۰۰۰ ساعت کار با بررسی کلیه زوایای فنی- اجرایی و تجزیه و تحلیلهای اقتصادی انجام گرفته و متشکل از ۳۶ زیرپروژه است. از آنجایی که مطالعه و اجرای کامل طرح کلان ملی استحصال آب باران فراوزارتخانهای بوده و حداقل در محدوده کاری سه وزارت خانه نیرو، جهاد کشاورزی و کشور قرار میگیرد، تلاشهای بیش از یک ساله تهیهکنندگان طرح جهت عملیاتی کردن آن تاکنون به نتیجهای نرسیده است. امید است، تلنگرها و هشدارهای طبیعت، مسئولین را به توجه بیشتر به چنین مطالعاتی ترغیب نموده و با اجرای صحیح و منطقی آن بتوانیم شاهد مدیریت بهتر منابع طبیعی ایران باشیم.ایسنا
یادداشت از: علی گلکاریان کارشناس آب و عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد